به نظر می¬آید که عالم هستی ، بر مسأله¬ی « حرکت» استوار دارد ، و روح ، همیشه دنبال دگرگونی و تکامل و برتری می¬گردد. حرکت ، همه¬ی چیزها در عالم إمکان را در بر می¬گیرد. حرکت در بنیادهای فکر مولانا جای مهمی دارد .اشعار مولانا مقدار زیادی از پویایی و حرکت برخوردارست، و از آنجایی که فعل ، عنصر تکانبخش جمله ، و کانون دلالت است ، ترجیح دادیم - علاوه بر دیگر عناصر حرکت مانند حروف اضافه، ضمایر اشاره - افعال متن « ما زِ بالاییم و بالا می رویم» را برای فهم بهتر صورت و محتوای این متن ، مورد بررسی قرار دهیم. ممکن است عناصر حرکت و کانون دلالتِ¬ آن در شکل زیر توضیح دهیم : بحث حاضر به این نتیجه¬ی عمومی رسیده است که حرکت افعال در این قصیده حرکت عروج است . این حرکت صورت می گیرد پس از این که آدمی حقیقت خودش را می شناسد زیرا که او از فهم راز روح که در بدن خود عاجز است پس چطور میتواند به سرّ و ذات حق متعال پی برد . پس شناخت حقیقت وجود ، از راه شناخت نفس آدمی می¬گذرد . و چون آدمی همیشه در حال حرکت و انتقال و رفتن می¬باشد، مولانا در تصویر حرکت عارف در غزل حاضر ، علاوه بر حروف اضافه ( از - به) بسیاری فعل ( می رویم ) را به کار برده است . این حرکت در حال ترقی به سوی قله¬ی کوه قاف و یا به مرتبه¬ی انسان صورت می¬گیرد. افعال متن حاضر به مجهول بودن مبدأ و معاد وسرنوشت انسان از یک سو ، و از سوی دیگر فنای عاشق در عشق حق تعالی و بقای او در همان عشق اشاره دارد.
محور این بحث از این قرار است : آیا واج¬های (phoneme) زبان فارسی در صورت و معنای این زبان ، نقشی¬را ایفا می¬کند یا خیر؟، آیا این نقش، تنها در فارسی فصیح (نوشتاری) اثر دارد یا حتی در فارسی محاوره¬ای و گفتاری نقش مهمی بازی می¬کند؟، چه زمینه¬های اجتماعی که واج¬های معینی¬را بیشتر به¬کار می¬برد ؟، و به¬کار¬ بردن بعضی واج¬ها یا تکواژها ، چه نوعی از معنی به کلام می¬دهد ؟، و چه أثری بر رابطه میان گوینده و شنونده دارد؟.
... Show Moreتحقیق حاضر با رویکردی از تحلیل ساختاری به نام برجستهسازی فرم و محتوای غزلی از مولانا را مورد بررسی قرار میدهد. برجستهسازی به معنای ظرفیت شاعر در بکارگیری بازیهای زبانی و موسیقایی و امکانات هنری خود است. به گونهای که طرز بیان خود آشنازدا و برجستهساز باشد. مولانا با بهرهگیری از سازههای برجستگی متن از قبیل بازیهای آوایی، واژگانی، نحوی و موسیقایی، هماهنگی جالب میان ساختار و محتوا را نوآوری کرد. هدف این
... Show Moreبيشتر چکامه های شاعر ظهير الدين فاريابی(1) ستايش پادشاهان بودند و((سبيل الشاعر – اذا مدح ملکاً – ان يسلك طريقة الايضاح والاشادة بذكره للمدوح، وان يجعل معانيه جَزْلة، والفاظه نقيّة، غير مبتذلة سوقيّة ))(2) يعنى ((راه شاعر – هنگام ستايش پادشاهى – بايد راه روشن ساختن مطلب وبلند گردانيدن قدر ومنزلت ممدوح در پيش گيرد، ومعانى وى را استوار ومحكم، والفاظ را پاك وخالص نه بى ارزش وپست قرار دهد )). ما در اين مطالعه ترجيح دادي
... Show More